مراکز بهداشت روانی جامعهنگر با هدف سه نوع پیشگیری در جامعه فعالیت میکنند
پیشگیری نخستین: جلوگیری از بروز اختلالهای روانی
پیشگیری ثانوی: تشخیص و درمان زودهنگام اختلالها
پیشگیری ثالث: کمک به حل معضلات و مشکلات ناشی از ابتلا به اختلالهای روانی
در روانشناسی، علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قائل میشویم، به دنبال دستیابی به ویژگیهایی هستیم که سالم، سازگار و مطلوب به شمار آیند. در واقع بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تکیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است .سلامتی یک حالت رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی است نه فقط فقدان بیماری و یا ناتوانی
بهگونهای دیگر میتوان گفت که بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را باز میشناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده، از نظر شغلی مفید و سازنده باشد و بهعنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد
اصول بهداشت روانی
یک: توجه به تمامیت وجود هر فرد:یکی از اصول بهداشت روانی این است که انسان به شکل تمامیت جسم و روان در نظر گرفته شود. انسان سالم میتواند درک کند که ممکن است مشکلات جسمی و روانی با هم در ارتباط باشند.هر انسان بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمی خود، دست به عمل میزند و هیچ رفتاری جدای از این چهارچوب صورت نمیگیرد
دو: احترام به شخصیت خود و دیگران: یعنی این که یک شخص خود را دوست بدارد و به دیگران احترام بگذارد. فرد سالم احساس میکند که افراد جامعه او را مورد پذیرش قرار میدهند و او نیز به نظر موافق به آنها مینگرد و برای خود و آنها احترام قائل است.اصول بهداشت روانی مبتنی بر تقویت افراد استوار شده است و از تخریب شخصیت افراد تا جایی که امکان داشته باشد جلوگیری میکند
سه: بررسی علل رفتار:هر رفتاری علتی دارد و خود به خود انجام نمیشود مانند ترس که حتما دلیلی دارد یا آن را می دانیم یا نه. انسان سالم در پی کشف علت رفتارها برمیآید. اینکه مثلا چرا میترسم و آن علت را رفع میکند
چهار:روبرو شدن با واقعیات فردی و اجتماعی:هر فرد سالم تواناییها و ناتوانایی خود را میشناسد و آن را قبول دارد البته میکوشد محدودیتهای خود را رفع کند و نسبت به آنها جبهه نمیگیرد یا پنهانش نمیکند. کشمکش و عدم قبول واقعیات اغلب موجب بروز اختلال روانی میشود
پنج: دانستن و ارزش دادن به نیازهای اولیه:بهداشت روانی مستلزم ارزش دادن به نیازهای اولیه انسان است. احتیاجات و نیازهای جسمانی و روانی بسیار مهم هستند.بهداشت روانی بر این اصل استوار است که نیازهای جسمانی و روانی هر شخص در هر سنی با شرایط ویژه همان سن باید در نظر گرفته و ارضا شود
شش:مقابله با مشکلات عاطفی:مشکلات عاطفی جزیی از زندگی محسوب میشوند. سلامتی روانی به نحوه برخورد با این مشکلات و یافتن بهترین راه حل برای غلبه بر آنها بستگی دارد.چگونگی روابط با مردم و توانایی سازگاری با آن مهمترین عامل در احساس خوشی و شادی است. بیماریهای روانی تقریبا همیشه به این حقیقت که بیمار قادر نیست دوست بدارد و عشق بورزد مربوط میشود
هفت :به دست آوردن رضایت از زندگی :رضایت ممکن است از احساس برتری و پیشرفت، از رسیدن به نیاز و آرزوهای شخصی، مقابله با مشکلات و ناملایمات و موارد دیگر به دست آید. رضایت پشتوانه قوی و نیرومندی برای مقابله با مشکلات است.توانایی در کسب رضایت به انسان استقامت میدهد و موجب خشنودی درونی میشود. خشنودی واقعی به این بستگی دارد که انسان نیازمندیهای درونی و پنهان خود را به شکلی که جامعهپسند میباشد در آورد. کسب رضایت با اتکا به نفس، کاردانی، آزادی، استقالال و تدبیر همبستگی تنگاتنگی دارد
بهداشت روانی باید برای هر شخصی رعابت شود تا بتوان به بهترین شکل زندگی کرد و از زندگی لذت برد